آخرین به‌روزرسانی:

Odyssey

ˈɑːdɪsi ˈɒdəsi

شکل جمع:

odysseys

معنی

noun

قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرت‌های پرحادثه 'ادیسه'

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد odyssey

  1. noun journey
    Synonyms:
    trip tour travels excursion voyage expedition trek adventure pilgrimage exploration quest sojourn wanderings

ارجاع به لغت odyssey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «odyssey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/odyssey

لغات نزدیک odyssey

پیشنهاد بهبود معانی