فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Odyssey

ˈɑːdɪsi ˈɒdəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    odysseys

معنی

  • noun
    قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرت‌های پرحادثه 'ادیسه'
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد odyssey

  1. noun journey
    Synonyms: adventure, excursion, expedition, exploration, pilgrimage, quest, sojourn, tour, travels, trek, trip, voyage, wanderings

ارجاع به لغت odyssey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «odyssey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/odyssey

لغات نزدیک odyssey

پیشنهاد بهبود معانی