فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Adventure

ədˈventʃər ədˈventʃə

گذشته‌ی ساده:

adventured

شکل سوم:

adventured

سوم‌شخص مفرد:

adventures

وجه وصفی حال:

adventuring

شکل جمع:

adventures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A2

ماجراجویی، کار پرمخاطره

He was a man full of adventure.

او مردی پرماجرا (اهل ماجراجویی) بود.

Exploring ancient ruins can bring about a sense of wonder and adventure.

کاوش در خرابه‌های باستانی می‌تواند حس شگفتی و ماجراجویی را به همراه داشته باشد.

noun countable uncountable

ماجرا، سرگذشت، حادثه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the adventures of Hajji Babba

ماجراهای حاجی‌بابا

The book takes you on an incredible adventure through time and space.

این کتاب شما را به یک سرگذشت باورنکردنی در زمان و مکان می‌برد.

verb - intransitive verb - transitive

در معرض خطر قرار دادن، به خطر انداختن، خطر چیزی را پذیرفتن، به ماجراجویی پرداختن، ریسک کردن، کار پرخطر انجام دادن

Only a madman would adventure down this steep mountain.

فقط یک آدم دیوانه با پایین رفتن از این کوه پرشیب جان خود را به خطر می‌اندازد.

The group of friends adventured through the dense jungle, encountering wild animals along the way.

گروه دوستان در جنگل انبوه به ماجراجویی پرداختند؛ آن‌ها در طول مسیر با حیوانات وحشی روبه‌رو شدند.

verb - transitive

سعی کردن، تلاش کردن، کوشیدن، تجربه کردن، امتحان کردن

Let's adventure new foods on our trip.

بیایید در سفرمان غذاهای جدید امتحان کنیم.

He plans to adventure a solo backpacking trip.

او قصد دارد یک سفر تنهایی با کوله‌پشتی تجربه کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adventure

  1. noun risky or unexpected undertaking
    Synonyms:
    chance happening incident occurrence venture undertaking experience peril jeopardy hazard speculation exploit enterprise feat trip scene endangerment contingency emprise
    Antonyms:
    inaction inactivity avoidance passiveness stillness inertia latency

ارجاع به لغت adventure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adventure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adventure

لغات نزدیک adventure

پیشنهاد بهبود معانی