شکل جمع:
endangermentsبه خطر افتادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The pollution from the factory led to the endangerment of the local river ecosystem.
آلودگی کارخانه منجر به به خطر افتادن بومسازگان رودخانهی محلی شد.
The pollution of the river caused the endangerment of fish and other aquatic life.
آلودگی رودخانه باعث به خطر افتادن جان ماهیها و سایر آبزیان شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «endangerment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endangerment