گذشتهی ساده:
riskedشکل سوم:
riskedسومشخص مفرد:
risksوجه وصفی حال:
riskingشکل جمع:
risksخطر، مخاطره، ریسک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
the risk of another earthquake
خطر یک زلزلهی دیگر
Are you insured against all risks?
آیا در برابر کلیهی مخاطرات احتمالی بیمه شدهای؟
Policemen face many risks.
افراد پلیس با مخاطرات فراوانی روبهرو هستند.
... take risks and seek it in a lion's mouth
... رو خطر کن ز کام شیر به جوی
به خطر انداختن، ریسک کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She risked her life in order to save a blind child.
برای نجات یک کودک کور جان خود را به خطر انداخت.
He risked losing his job.
او خطر از دست دادن شغلش را بر خود هموار کرد.
به مسئولیت یا مخاطرهی خود، با احتمال خطر برای خود شخص
در معرض خطر (یا خسارت و غیره)
مخاطره کردن، خطر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «risk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/risk