گذشتهی ساده:
menacedشکل سوم:
menacedسومشخص مفرد:
menacesوجه وصفی حال:
menacingشکل جمع:
menacesتهدید، چیزی که تهدید کننده است، مخاطره، تهدیدکردن، ارعاب کردن، چشم زهره رفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a letter full of menace
نامهای پر از تهدید
He shouted angry menaces at her.
او با خشم و فریاد آن زن را تهدید کرد.
the greatest menace to world peace
بزرگترین تهدید برای صلح جهانی
Tuberculosis and syphilis are two major menaces.
سل و سفلیس دو بیمآفرین عمده هستند.
That boy is a menace.
آن پسر مایهی دردسر است.
The snakes menaced with their open mouths.
مارها بهطور تهدیدآمیزی دهان خود را باز کرده بودند.
They menaced him with immediate expulsion.
او را تهدید به اخراج فوری کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «menace» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/menace