آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Scare

    sker skeə

    گذشته‌ی ساده:

    scared

    شکل سوم:

    scared

    سوم‌شخص مفرد:

    scares

    وجه وصفی حال:

    scaring

    شکل جمع:

    scares

    معنی scare | جمله با scare

    noun verb - transitive adverb C1

    ترساندن، چشم زهره گرفتن، هراسانده، گریزاندن، ترسیدن، هراس کردن، بیم، خوف، رمیدگی، رم، هیبت، محل هراسناک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The loud noise scared the baby.

    صدای بلند بچه را ترساند.

    you can't scare me with such threats!

    با این تهدیدها نمی‌توانی مرا بترسانی!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Are you scared of mice?

    از موش می‌ترسی؟

    He was hoping that the big dog would scare away thieves.

    امیدوار بود که آن سگ بزرگ دزدان را بترساند و منصرف کند.

    The little deer scares easily.

    آهوی کوچک زود می‌ترسد.

    war scare

    وحشت‌زدگی به‌دلیل احتمال جنگ

    The scare caused people to flock to banks and take their money out.

    مردم از هول به بانک ها هجوم بردند و پولهای خود را درآوردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scare

    1. noun frightened state
      Synonyms:
      alarm panic fright terror shock start alert
      Antonyms:
      calmness comfort ease
    1. verb frighten someone
      Synonyms:
      frighten alarm startle shock intimidate terrify panic daunt dismay spook chill shake up awe petrify paralyze freeze give a fright give a turn affright terrorize strike terror in scare stiff scare silly scare the pants off
      Antonyms:
      calm comfort soothe reassure

    Phrasal verbs

    scare somebody into (or out of) something

    با ترس و تهدید کسی را وادار به کاری (یا منصرف از کاری) کردن

    scare up

    (عامیانه) به سرعت گردآوری کردن، به تندی تولید کردن، به سرعت ارائه دادن

    Idioms

    scare somebody stiff

    (عامیانه) از ترس زهره ترک کردن

    لغات هم‌خانواده scare

    • noun
      scare
    • adjective
      scared, scary
    • verb - transitive
      scare

    سوال‌های رایج scare

    گذشته‌ی ساده scare چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده scare در زبان انگلیسی scared است.

    شکل سوم scare چی میشه؟

    شکل سوم scare در زبان انگلیسی scared است.

    شکل جمع scare چی میشه؟

    شکل جمع scare در زبان انگلیسی scares است.

    وجه وصفی حال scare چی میشه؟

    وجه وصفی حال scare در زبان انگلیسی scaring است.

    سوم‌شخص مفرد scare چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد scare در زبان انگلیسی scares است.

    ارجاع به لغت scare

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scare

    لغات نزدیک scare

    • - scarcement
    • - scarcity
    • - scare
    • - scare (or beat, etc.) the hell out of someone
    • - scare off
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.