امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Affright

əfraɪt əfraɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    affrighted
  • شکل سوم:

    affrighted
  • سوم‌شخص مفرد:

    affrights
  • وجه وصفی حال:

    affrighting

معنی

noun verb - transitive
ترسیده، وحشت‌زده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affright

  1. verb To fill with fear
    Synonyms:
    fright scare alarm frighten panic startle terrify daunt scarify intimidate terrorize spook
  1. noun Great agitation and anxiety caused by the expectation or the realization of danger
    Synonyms:
    fear panic terror alarm apprehension dread fearfulness fright funk horror trepidation cold feet

ارجاع به لغت affright

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affright

لغات نزدیک affright

پیشنهاد بهبود معانی