آشکارا توهین کردن، روبهرو دشنام دادن، بیحرمتی،هتاکی، مواجهه، رودررویی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They were deeply affronted by his behavior.
آنان سخت از رفتار او رنجیدند.
This is a serious affront to our nation.
این توهینی جدی به ملت ماست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «affront» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affront