آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Mollify

ˈmɑːləfaɪ ˈmɒlɪfaɪ

معنی mollify | جمله با mollify

adverb

فرو نشاندن، آرام کردن، نرم کردن، تسکین دادن، خواباندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He tried to mollify his angry wife by giving her a gift.

او سعی کرد با دادن هدیه همسر خشمگین خود را نرم کند.

Her kindness mollified my sorrow.

مهربانی او حزن مرا کمتر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mollify

ارجاع به لغت mollify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mollify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mollify

لغات نزدیک mollify

پیشنهاد بهبود معانی