Mollusc

ˈmɑːləsk ˈmɒləsk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    molluscs

معنی

noun
( mollusk ) جانور نرم‌تن، حلزون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mollusc

  1. noun invertebrate having a soft unsegmented body usually enclosed in a shell
    Synonyms:
    shellfish mollusk

ارجاع به لغت mollusc

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mollusc» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mollusc

لغات نزدیک mollusc

پیشنهاد بهبود معانی