گذشتهی ساده:
temperedشکل سوم:
temperedسومشخص مفرد:
tempersوجه وصفی حال:
temperingشکل جمع:
tempersتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جلوی غیظ یا خشم خود را گرفتن، بدخلقی نکردن
خشمزدگی، غیظ ناگهانی
از کوره در رفتن، ناگهان خشمگین شدن
جلوی غیظ خود را گرفتن، بدخلقی نکردن
زود خشم بودن، زود از جا در رفتن، بد خلق بودن
از کوره در رفتن، ناگهان خشمگین شدن، متانت خود را از دست دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «temper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/temper