آخرین به‌روزرسانی:

Admix

ædˈmɪks ædˈmɪks

گذشته‌ی ساده:

admixed

شکل سوم:

admixed

سوم‌شخص مفرد:

admixes

وجه وصفی حال:

admixing

معنی

verb - transitive

آمیختن، مخلوط کردن، به‌هم پیوستن، مخلوط شدن، آمیزش کردن، دخالت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admix

  1. verb to put together into one mass so that the constituent parts are more or less homogeneous
    Synonyms:
    mix mingle blend merge intermix intermingle commingle stir fuse amalgamate commix

سوال‌های رایج admix

گذشته‌ی ساده admix چی میشه؟

گذشته‌ی ساده admix در زبان انگلیسی admixed است.

شکل سوم admix چی میشه؟

شکل سوم admix در زبان انگلیسی admixed است.

وجه وصفی حال admix چی میشه؟

وجه وصفی حال admix در زبان انگلیسی admixing است.

سوم‌شخص مفرد admix چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد admix در زبان انگلیسی admixes است.

ارجاع به لغت admix

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admix» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admix

لغات نزدیک admix

پیشنهاد بهبود معانی