فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Admittance

ədˈmɪtns ədˈmɪtns

شکل جمع:

admittances

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

هدایت ظاهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to gain admittance to...

راه یافتن به ...

no admittance

ورود ممنوع

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admittance

  1. noun permission to enter
    Synonyms:
    access entry entrance pass passage ingress reception entrée

ارجاع به لغت admittance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admittance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admittance

لغات نزدیک admittance

پیشنهاد بهبود معانی