فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Tenor

ˈtenər ˈtenə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tenors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
فحوا، مفاد، نیت، رویه، تمایل، صدای زیر مردانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the even tenor of his life
- مسیر هموار زندگی او
- I know enough German to grasp the tenor of what he says.
- آن‌قدر آلمانی می‌دانم که معنی کلی آنچه را که می‌گوید، درک کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tenor

  1. noun meaning, intent
    Synonyms:
    sense purpose intent aim direction theme subject gist drift tendency course way inclination trend run current tone substance stuff core meat pith body burden course of thought evolution purport
  1. noun high male voice
    Synonyms:
    falsetto alto countertenor
    Antonyms:
    bass

ارجاع به لغت tenor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tenor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tenor

لغات نزدیک tenor

پیشنهاد بهبود معانی