گذشتهی ساده:
purportedشکل سوم:
purportedسومشخص مفرد:
purportsوجه وصفی حال:
purportingشکل جمع:
purports(رسمی) مقصود، منظور، جان کلام، خلاصهی کلام، معنی، مفاد
The purport of the statement is that the firm is bankrupt.
خلاصهی کلام اعلامیه این است که تجارتخانه ورشکست شده.
The purport of his remarks was all clear.
مقصود اظهارات او کاملاً مشخص بود.
(رسمی) ادعا کردن (که)، مدعی ... بودن، وانمود کردن، به نظر آمدن، (معنی) رساندن، به خود بستن، (ظاهرا) بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
men purporting to be doctors.
مردانی که وانمود میکنند دکتر هستند.
a look so piteous in purport.
(شکسپیر) نگاهی که تأثر از آن میبارید.
the purport of the letter is that she wants a divorce.
مفهوم نامه این است که طلاق میخواهد.
a letter that purports to express public opinion.
نامهای که ادعا میشود بیانگر افکار عمومی است.
this paper purports to be an official document.
این کاغذ در ظاهر یک سند رسمی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «purport» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purport