جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

خرید اشتراک

Signification

ˌsɪɡnɪfɪˈkeɪʃn ˌsɪɡnɪfɪˈkeɪʃn

معنی signification

معنی، مفهوم، مفاد، تعیین، اظهار، ابلاغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد signification

noun that which is signified by a word or expression

Synonyms:

meaning sense significance import message value intent implication connotation denotation purport acceptation significancy

noun something visible or evident that gives grounds for believing in the existence or presence of something else

Synonyms:

sign mark indication evidence symptom token indicator index manifestation note badge stamp witness

لغات هم‌خانواده signification

noun
significance, signification

adjective
significant

verb - transitive
signify

adverb
significantly

ارجاع به لغت signification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «signification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/signification

لغات نزدیک signification

- significant trend
- significantly
- signification
- signifier
- signify

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!