شاخص، نماگر
The unemployment rate is an important economic indicator.
نرخ بیکاری شاخص اقتصادی مهمی است.
Gross domestic product (GDP) is a commonly used indicator of economic growth.
تولید ناخالص داخلی (GDP) شاخص نماگر رشد اقتصادی است.
انگلیسی بریتانیایی راهنما (چراغ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I always use my indicator when changing lanes on the highway.
همیشه هنگام تغییر باند در بزرگراه از چراغ راهنما استفاده میکنم.
The indicator lights are an important safety feature on any vehicle.
چراغهای راهنما ویژگی ایمنی مهمی در هر وسیلهی نقلیه هستند.
نشانگر (دستگاهی که مقدار یا تغییر سطح و سرعت و غیره را نشان میدهد)
an arrival and departure indicator in an airport
نشانگر ورود و خروج هواپیماها در فرودگاه
The indicator on the thermostat showed the temperature was too high.
نشانگر روی ترموستات دما را خیلی بالا نشان داد.
شیمی شناساگر، معرف (مادهای که با کمک آن میتوان تشخیص داد که یک محلول اسیدی است یا بازی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
The indicator turned from blue to red, indicating the presence of an acid in the solution.
شناساگر از آبی به قرمز تبدیل شد که نشاندهندهی وجود اسید در محلول است.
Litmus is an indicator of the presence of acid in a solution.
لیتموس معرف وجود اسید در محلول است.
واژه "indicator" در زبان انگلیسی به معنای "شاخص" یا "نشانگر" است و در زمینههای مختلف علمی، اقتصادی، اجتماعی و فنی به کار میرود. این کلمه به طور کلی به چیزی اشاره دارد که میتواند وضعیت، تغییرات یا روند خاصی را نمایش دهد. در ادامه به توضیحات بیشتری درباره معانی و کاربردهای این واژه میپردازیم.
۱. معانی و کاربردها
الف) در علوم طبیعی و اجتماعی
در علوم طبیعی، "indicator" معمولاً به ویژگیهایی اشاره دارد که میتوانند وضعیت یا کیفیت یک سیستم را نشان دهند. به عنوان مثال، در علم محیط زیست، برخی از گونههای گیاهی یا جانوری به عنوان نشانگرهای زیستمحیطی شناخته میشوند. این گونهها میتوانند تغییرات کیفیت آب یا خاک را نشان دهند.
در علوم اجتماعی، شاخصها میتوانند برای اندازهگیری وضعیت اجتماعی یا اقتصادی یک کشور یا منطقه به کار بروند. به عنوان مثال، نرخ بیکاری، نرخ رشد اقتصادی و سطح تحصیلات از جمله شاخصهای مهم در ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور هستند.
ب) در اقتصاد
در اقتصاد، "indicator" به شاخصهای اقتصادی اشاره دارد که برای تحلیل وضعیت اقتصادی یک کشور یا منطقه استفاده میشوند. به عنوان مثال، محصولات ناخالص داخلی (GDP)، نرخ تورم و تراز تجاری از جمله شاخصهای کلیدی اقتصادی هستند که به تصمیمگیریهای اقتصادی کمک میکنند.
ج) در تکنولوژی و مهندسی
در زمینه تکنولوژی و مهندسی، "indicator" میتواند به دستگاهها یا ابزارهایی اشاره کند که برای نمایش وضعیت یک سیستم یا فرآیند به کار میروند. به عنوان مثال، در اتومبیلها، نشانگرهای دما، فشار روغن و سطح سوخت از جمله نشانگرهایی هستند که وضعیت عملکرد خودرو را به راننده اطلاع میدهند.
۲. نکات جالب
- نقش در تصمیمگیری: شاخصها به عنوان ابزارهای مهم در تصمیمگیری به کار میروند. تحلیلگران اقتصادی و اجتماعی از این شاخصها برای پیشبینی روندهای آینده و ارائه مشاوره به سیاستگذاران استفاده میکنند.
- تنوع در نوع شاخصها: شاخصها میتوانند کمی (عدد) یا کیفی (توصیفی) باشند. به عنوان مثال، نرخ بیکاری یک شاخص کمی است، در حالی که رضایت شغلی یک شاخص کیفی است.
- شاخصهای ترکیبی: برخی از شاخصها ترکیبی از چندین شاخص دیگر هستند. به عنوان مثال، شاخص توسعه انسانی (HDI) ترکیبی از امید به زندگی، سطح تحصیلات و درآمد سرانه است و به عنوان معیاری برای ارزیابی سطح توسعه انسانی یک کشور به کار میرود.
- نقش در پایش و ارزیابی: شاخصها به عنوان ابزارهای پایش و ارزیابی در پروژهها و برنامههای مختلف استفاده میشوند. آنها به مدیران کمک میکنند تا پیشرفت پروژهها را اندازهگیری کرده و در صورت نیاز تغییراتی را اعمال کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «indicator» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indicator