با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Barometer

bəˈrɑːmət̬ər bəˈrɒmɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    barometers

توضیحات

همچنین می‌توان از weatherglass به‌ جای barometer استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    هواسنج، فشارسنج (برای اندازه‌گیری فشار هوا)
    • - The stock market is a barometer of the economic conditions.
    • - بورس سهام معیاری برای سنجش وضع اقتصادی است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد barometer

  1. noun instrument that measures atmospheric pressure
    Synonyms: weather gauge, storm gauge, pressure indicator, weatherglass

ارجاع به لغت barometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barometer

لغات نزدیک barometer

پیشنهاد بهبود معانی