آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Indicative

ɪnˈdɪkətɪv ɪnˈdɪkətɪv

معنی indicative | جمله با indicative

adjective

نشان‌دهنده، نمایشگر، گواه، علامت، نشان، نشانگر، نشانه، شاخص

A look which was indicative of joy.

نگاهی که نشانگر شادی بود.

The strike was indicative of the workers' dissatisfaction.

اعتصاب نشانه‌ی عدم رضایت کارگران بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

indicative of that

نشانه‌ی ، دلیل، حاکی از

adjective

(دستور زبان) اخباری، خبری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the indicative mood

وجه اخباری

noun

(دستورزبان) وجه اخباری، فعل اخباری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indicative

  1. adjective exhibitive

لغات هم‌خانواده indicative

  • adjective
    indicative

سوال‌های رایج indicative

معنی indicative به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی indicative در زبان فارسی به «حاکی از» یا «نمایانگر» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «حاکی از» برای اشاره به چیزی به‌کار می‌رود که نشانه، علامت یا دلالتی بر وضعیت، ویژگی یا روندی مشخص دارد. این کلمه اغلب در نوشتار رسمی، علمی، ادبی و تحلیلی دیده می‌شود و به نویسنده یا گوینده امکان می‌دهد تا نتیجه‌گیری یا توضیحی درباره‌ی شرایط موجود ارائه دهد. استفاده از «indicative» نشان می‌دهد که چیزی نه به‌طور مستقیم بلکه به صورت نشانه‌ای، پیامی یا الگویی را منتقل می‌کند که می‌توان از آن برداشت یا نتیجه‌گیری کرد.

در تحلیل داده‌ها، آمار و گزارش‌های علمی، این واژه کاربرد گسترده‌ای دارد. برای مثال، جمله‌ای مانند «The rising unemployment rate is indicative of economic challenges» به این معناست که افزایش نرخ بیکاری نشانه‌ای از مشکلات اقتصادی است. در اینجا، «indicative» به مخاطب کمک می‌کند تا ارتباط میان یک پدیده‌ی مشاهده‌شده و نتیجه یا شرایطی که نشان می‌دهد را درک کند و تأکید می‌کند که این رابطه دلالتی و تحلیلی است، نه صرفاً تصادفی.

در متون آموزشی و پژوهشی نیز «indicative» برای توضیح ویژگی‌ها، علائم و نشانه‌های پدیده‌های مختلف به کار می‌رود. به عنوان مثال، در علوم طبیعی یا پزشکی ممکن است گفته شود «High fever is indicative of infection»، یعنی تب بالا نشانه‌ای از وجود عفونت است. این نوع کاربرد نشان می‌دهد که این واژه به شکل دقیق و تحلیلی برای بیان روابط بین نشانه‌ها و وضعیت‌ها مناسب است و به درک علمی کمک می‌کند.

از نظر زبانی، «indicative» می‌تواند به عنوان صفت به کار رود و معمولاً قبل از اسامی می‌آید تا نشان دهد که آن اسم یا عبارت حاکی از چیزی است. این ویژگی باعث می‌شود جمله‌ها شفاف، رسمی و تحلیل‌محور شوند و نویسنده بتواند روابط میان علائم و نتایج را به‌طور دقیق بیان کند.

همچنین، این واژه می‌تواند در نوشتار ادبی و تحلیلی به‌کار رود تا حالت استعاری یا نمادین چیزی را نشان دهد. به عنوان مثال، «Her smile was indicative of her relief» نشان می‌دهد که لبخند او نمایانگر احساس آرامش و رهایی او بود. در این حالت، «indicative» نه تنها نشانه‌ای واقعی بلکه حامل بار معنایی و احساسی نیز هست و به توصیف دقیق‌تر حالات و واکنش‌ها کمک می‌کند.

ارجاع به لغت indicative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indicative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indicative

لغات نزدیک indicative

پیشنهاد بهبود معانی