آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Prognostic

prɒgˈnɒstɪk prɒɡˈnɒstɪk

معنی prognostic | جمله با prognostic

noun adjective

وابسته به آثار آتی و پیش‌بینی مرض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The prognostics of weathermen came true.

پیش‌بینی‌های هواشناسان درست درآمد.

prognostic weather charts

نمودارهای پیش‌بینی وضع هوا

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prognostic

  1. adjective of or relating to prediction
    Synonyms:
    predictive prognosticative
  1. noun a phenomenon that serves as a sign or warning of some future good or evil

ارجاع به لغت prognostic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prognostic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prognostic

لغات نزدیک prognostic

پیشنهاد بهبود معانی