پیشرو، طلایهدار، نیا، جد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The nightingale is a forerunner of summer.
بلبل پیک تابستان است.
Dehkhoda was a forerunner of lexicography in Iran.
دهخدا پیشگام فرهنگنویسی در ایران بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «forerunner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forerunner