آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ آبان ۱۴۰۴

    Prognosticate

    ˌprɑːgˈnɑːstəˌket prɒɡˈnɒstɪkeɪt

    معنی prognosticate | جمله با prognosticate

    verb - transitive adverb

    پیش‌بینی کردن، تشخیص دادن قبلی مرض

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    to prognosticate a rosy future

    آینده‌ی امیدبخشی را پیش‌‌بینی کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prognosticate

    1. verb predict, foretell
      Synonyms:
      forecast foretell prophesy augur presage foreshadow portend divine forebode herald betoken point to see coming harbinger have a hunch call it read soothsay adumbrate crystal-ball make book vaticinate

    سوال‌های رایج prognosticate

    معنی prognosticate به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «prognosticate» در زبان فارسی به «پیش‌بینی کردن» یا «پیش‌گویی کردن» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «prognosticate» به معنای ارائه‌ی پیش‌بینی یا پیش‌گویی درباره رویدادهای آینده است که بر اساس تحلیل دقیق داده‌ها، شواهد علمی و اطلاعات موجود انجام می‌شود. برخلاف حدس و گمان صرف، «prognosticate» بار معنایی تخصصی‌تری دارد و معمولاً به فرد یا گروهی نسبت داده می‌شود که توانایی تحلیل روندها و نشانه‌ها را داشته باشند و بتوانند با دانش و بینش کافی درباره آینده اظهار نظر کنند.

    در رشته‌های علمی و تخصصی مانند پزشکی، اقتصاد، هواشناسی و حتی علوم اجتماعی، «prognosticate» کاربرد گسترده‌ای دارد. به‌عنوان مثال، پزشکان با استفاده از آزمایش‌ها، علائم بالینی و اطلاعات پزشکی تلاش می‌کنند تا روند پیشرفت بیماری را «prognosticate» کنند؛ یعنی پیش‌بینی کنند که وضعیت بیمار در آینده چگونه خواهد بود و چه درمان‌هایی ممکن است مؤثر باشد. این پیش‌بینی‌ها اهمیت فراوانی در تصمیم‌گیری‌های درمانی و مراقبت‌های پزشکی دارند.

    در اقتصاد، تحلیل‌گران با بررسی داده‌های مالی، روندهای بازار، سیاست‌های مالی و شرایط جهانی تلاش می‌کنند تا وضعیت بازارها را «prognosticate» کنند. این نوع پیش‌بینی‌ها به سرمایه‌گذاران، مدیران و سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی‌های بهتری انجام دهند و ریسک‌های احتمالی را کاهش دهند. همچنین، در هواشناسی، پیش‌بینی‌های جوی که بر پایه مدل‌های عددی و داده‌های آب و هوایی انجام می‌شود، نمونه‌ای از کاربرد «prognosticate» است.

    از نظر ریشه‌شناسی، این واژه از زبان لاتین می‌آید و از دو بخش «pro-» به معنای «قبلاً» و «gnostic» به معنای «دانش» تشکیل شده است، که مجموعاً مفهوم «دانش قبلی» یا «آگاهی از آینده» را تداعی می‌کند. این نشان می‌دهد که «prognosticate» به معنای پیش‌بینی دقیق و علمی بر اساس دانش و شواهد است، نه صرفاً حدس زدن.

    در ادبیات انگلیسی، «prognosticate» معمولاً در متون رسمی، علمی و تخصصی به کار می‌رود و معادل‌هایی مانند «predict» یا «forecast» دارد؛ اما تفاوت‌هایی هم وجود دارد. «Predict» به معنای پیش‌بینی کلی است و ممکن است بدون داشتن تحلیل دقیق انجام شود، ولی «prognosticate» بیشتر در زمینه‌هایی استفاده می‌شود که پیش‌بینی بر پایه شواهد و تحلیل‌های علمی صورت گرفته است. «Forecast» نیز به پیش‌بینی شرایط آینده به ویژه در زمینه‌هایی مانند هواشناسی و اقتصاد اشاره دارد.

    از نظر نحوی، «prognosticate» یک فعل است و در متون رسمی و نوشتاری کاربرد بیشتری دارد تا در گفتار روزمره. به دلیل پیچیدگی و رسمیت آن، معمولاً افراد در صحبت‌های عادی از واژه‌های ساده‌تر استفاده می‌کنند، اما در متون تخصصی، مقاله‌ها، گزارش‌ها و تحلیل‌ها این کلمه بیشتر دیده می‌شود.

    همچنین در فرهنگ‌های مختلف، مفهوم پیش‌بینی و «prognosticate» گاهی با پیش‌گویی‌های سنتی یا خرافی نیز مرتبط دانسته می‌شود، اما در زبان علمی و تخصصی، تأکید بر تحلیل دقیق، داده‌های معتبر و روش‌های علمی است تا اطمینان و دقت پیش‌بینی‌ها افزایش یابد.

    ارجاع به لغت prognosticate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prognosticate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prognosticate

    لغات نزدیک prognosticate

    • - prognosis
    • - prognostic
    • - prognosticate
    • - prognostication
    • - prognosticator
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.