گذشتهی ساده:
worked overشکل سوم:
worked overسومشخص مفرد:
works overوجه وصفی حال:
working overکتک زدن، لتوپار کردن، حسابی زدن، گوشمالی دادن
Somebody had worked him over so badly that he could hardly walk.
یک نفر او را آنقدر لتوپار کرده بود که به سختی میتوانست راه برود.
They threatened to work him over if he didn’t pay the money.
تهدید کردند که اگر پول را ندهد، او را حسابی کتک خواهند زد.
بررسی کردن، بازبینی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The car engine was worked over by the mechanic before the race.
موتور ماشین قبلاز مسابقه توسط مکانیک بهطور کامل بازبینی شد.
The report was thoroughly worked over by the legal team.
گزارش بهطور کامل توسط تیم حقوقی بررسی شد.
دوباره انجام دادن، اصلاح کردن، از نو انجام دادن
The speech wasn’t clear, so she worked it over.
سخنرانی واضح نبود، بنابراین او آن را بازنویسی کرد.
He worked over his painting to fix the details.
او نقاشیاش را از نو کشید تا جزئیاتش را اصلاح کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «work over» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/work-over