آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fun

fʌn fʌn

صفت تفضیلی:

funner

صفت عالی:

funnest

معنی fun | جمله با fun

noun uncountable A1

شوخی، بازی، خوشمزگی، سرگرمی، شوخی‌آمیز

We had a lot of fun at the party.

در مهمانی خیلی به ما خوش گذشت.

It's fun to watch the baby walk.

تماشای راه رفتن کودک کیف دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Her illness diminished our fun.

بیماری او عیش ما را منقص کرد.

Have fun!

خوش باشید! (خوش باش!)

Nowadays, my only fun is writing this book.

این روزها تنها خوشی من نگارش این کتاب است.

Your brother is really fun!

برادرت واقعاً باحال است!

a fun gift

هدیه‌ی خوشحال‌کننده

O! what fun it is to run in a one-horse open sleigh!

آه، سواری در سورتمه‌ی روباز و یک اسبی چقدر کیف دارد!

The children were making fun of the old man.

بچه‌ها پیرمرد را دست می‌انداختند.

He likes to poke fun at his students.

او دوست دارد شاگردان خود را مچل کند.

verb - intransitive

شوخی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective

مفرح، باصفا، مطبوع

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fun

Collocations

for (or in) fun

به شوخی، از روی شوخی، به‌طور غیر‌عمدی، تفریحی

have fun

خوش بودن، خوش گذراندن، کیف کردن

Idioms

like fun

(عامیانه) ابداً، اصلاً، هرگز

make fun of (poke fun at)

مسخره کردن، دست انداختن، مچل کردن، منتر کردن

سوال‌های رایج fun

صفت تفضیلی fun چی میشه؟

صفت تفضیلی fun در زبان انگلیسی funner است.

صفت عالی fun چی میشه؟

صفت عالی fun در زبان انگلیسی funnest است.

ارجاع به لغت fun

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fun

لغات نزدیک fun

پیشنهاد بهبود معانی