با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Laughter

ˈlæftər ˈlɑːftə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A2
خنده، صدای خنده بلند، قاه‌قاه خنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the laughter of the audience
- خنده‌ی حضار
- untimely laughter
- خنده‌ی بی‌موقع
- Their laughter could be heard from afar.
- صدای خنده‌ی آن‌ها از دور شنیده می‌شد.
- It is the laughter and optimism in you that gives me strength.
- این خنده و خوش‌بینی توست که به من قوت قلب می‌دهد./خنده و خوش‌بینی‌ات به من قوت قلب می‌دهد.
- the laughter in her heart
- خوش‌دلی او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laughter

  1. noun amusement
    Synonyms: amusement, cachinnation, cackle, chortle, chortling, chuckle, chuckling, crack-up, crow, crowing, fit, gesture, giggle, giggling, glee, guffaw, guffawing, har-de-har, hilarity, howling, laugh, merriment, mirth, peal, rejoicing, roar, roaring, shout, shouting, shriek, snicker, snigger, snort, snorting, sound, tehee, titter, tittering, yuck
    Antonyms: despair, gloom
  2. noun audible expression of amusement
    Synonyms: amusement, cachinnation, cackle, chortle, chuckle, chuckling, crack-up, crow, fit, gesture, giggle, giggling, glee, guffaw, hilarity, howling, merriment, mirth, peal, rejoicing, roar, shout, shriek, snicker, snigger, snort, sound, titter, yuck
    Antonyms: cry

Idioms

لغات هم‌خانواده laughter

ارجاع به لغت laughter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laughter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/laughter

پیشنهاد بهبود معانی