خنده، صدای خنده بلند، قاهقاه خنده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the laughter of the audience
خندهی حضار
untimely laughter
خندهی بیموقع
Their laughter could be heard from afar.
صدای خندهی آنها از دور شنیده میشد.
It is the laughter and optimism in you that gives me strength.
این خنده و خوشبینی توست که به من قوت قلب میدهد./خنده و خوشبینیات به من قوت قلب میدهد.
the laughter in her heart
خوشدلی او
laughter is the best medicine.
خنده بر هر درد بیدرمان دواست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «laughter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/laughter