Snort

snɔːrt snɔːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    snorted
  • شکل سوم:

    snorted
  • سوم‌شخص مفرد:

    snorts
  • وجه وصفی حال:

    snorting
  • شکل جمع:

    snorts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
خرناس، خرخر، جرعه مشروب، خروپف کردن، زفیر کشیدن،غریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The horse snorted and stamped its foot.
- اسب صفیر کشید و سم بر زمین کوفت.
- "never!" snorted Zarri
- زری درحالی‌که با خشم باد در بینی می‌انداخت گفت: «هرگز!»
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snort

  1. noun A small amount of liquor
    Synonyms: dram, drop, jigger, shot, sip, tot, nip, slug
  2. verb Inhale through the nose
    Synonyms: breathe, grunt, blow, snore, puff, drink, take a hit, huff, laugh, pant, sound
  3. noun A cry or noise made to express displeasure or contempt
    Synonyms: snicker, boo, hoot, bronx cheer, hiss, raspberry, razzing, razz, bird, snigger

ارجاع به لغت snort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snort

لغات نزدیک snort

پیشنهاد بهبود معانی