با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Snore

snɔːr snɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    snored
  • شکل سوم:

    snored
  • سوم شخص مفرد:

    snores
  • وجه وصفی حال:

    snoring
  • شکل جمع:

    snores

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive B2
خرناس، خروپف، خروپف کردن، خرخر کردن
- Hassan Agha used to snore loudly.
- حسن آقا (در خواب) بلند خرناس می‌کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snore

  1. verb make sounds when sleeping
    Synonyms: breathe heavily, saw logs, saw wood, sleep, snort, snuffle, wheeze

ارجاع به لغت snore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snore

لغات نزدیک snore

پیشنهاد بهبود معانی