فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wheeze

wiːz wiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb
    با صدا نفس کشیدن، خس‌خس کردن، خس‌خس
    • - The sick man coughed and wheezed all night.
    • - مرد بیمار تمام شب سرفه و خس‌خس کرد.
    • - The old piano wheezes.
    • - پیانوی کهنه خس‌خس می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wheeze

  1. verb breathe roughly, heavily
    Synonyms: buzz, catch one’s breath, cough, gasp, hiss, murmur, pant, puff, rasp, sibilate, snore, whisper, whistle

ارجاع به لغت wheeze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wheeze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wheeze

لغات نزدیک wheeze

پیشنهاد بهبود معانی