فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wheezy

ˈwiːzi ˈwiːzi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    دارای صدای خرخر، خس‌خس یا خر‌خر‌کننده
    • - He talked until he became wheezy.
    • - آن‌قدر حرف زد که به خس‌خس افتاد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wheezy

  1. adjective Having a tone of a reed instrument
    Synonyms: reedy
  2. adjective Relating to breathing with a whistling sound
    Synonyms: asthmatic, wheezing

ارجاع به لغت wheezy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wheezy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wheezy

لغات نزدیک wheezy

پیشنهاد بهبود معانی