آخرین به‌روزرسانی:

Wheezy

ˈwiːzi ˈwiːzi

معنی و نمونه‌جمله

adjective

دارای صدای خرخر، خس‌خس یا خر‌خر‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He talked until he became wheezy.

آن‌قدر حرف زد که به خس‌خس افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wheezy

  1. adjective having a tone of a reed instrument
    Synonyms:
    reedy
  1. adjective relating to breathing with a whistling sound
    Synonyms:
    wheezing asthmatic

ارجاع به لغت wheezy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wheezy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wheezy

لغات نزدیک wheezy

پیشنهاد بهبود معانی