۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Whelm

hwelm welm

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

چپه کردن، غرق کردن، احاطه کردن، منکوب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Darkness whelms the forest.

تاریکی جنگل را فرامی‌گیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whelm

  1. verb to flow over completely
    Synonyms:
    flood overflow drown submerge inundate overwhelm engulf deluge flush sweep over overpower overcome overtake
  1. verb to affect as if by an outpouring of water
    Synonyms:
    overwhelm flood inundate swamp deluge

ارجاع به لغت whelm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whelm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whelm

لغات نزدیک whelm

پیشنهاد بهبود معانی