گذشتهی ساده:
overtookشکل سوم:
overtakenسومشخص مفرد:
overtakesوجه وصفی حال:
overtakingرسیدن به، سبقت گرفتن بر، رد شدن از
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The next truck we overtook was an 18-wheeler.
کامیون بعدی که از آن جلو زدیم شانزده چرخ بود.
Japan has overtaken Germany in industrial production.
ژاپن از نظر تولید صنعتی از آلمان جلو زده است.
Another storm overtook the helpless mariners.
طوفان دیگری بر ملوانان بیچاره نازل شد.
Fear overtook him.
ترس بر او مستولی شد.
They were overtaken by many misfortunes.
بدبختیهای زیادی به سر آنان آمد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overtake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overtake