گذشتهی ساده:
betteredشکل سوم:
betteredسومشخص مفرد:
bettersوجه وصفی حال:
betteringشکل جمع:
bettersصفت عالی:
bestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
موفقتر، در وضع بهتر، پردرآمدتر، پولدارتر
(بدون to به کار میرود) بهتر است که، بهتر بود که
کار از محکمکاری عیب نمیکند، احتیاط بهتر از پشیمانی در آخر کار است.
better to light a candle than to curse the darkness
به جای شکوه و انتقاد باید کار مثبت کرد
در شرایط بهتر
پیشی گرفتن، بردن، فایق آمدن بر، چیره شدن
باید، بایست، بهتر است
بهتر است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «better» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/better