امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Preponderant

    prɪˈpɑːndərnt prɪˈpɒndərnt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    برتر، مسلط، دارای مزیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - the preponderant view amongst the people
    - عقیده‌ی غالب بین مردم
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد preponderant

    1. adjective exercising controlling power or influence
      Synonyms:
      controlling dominant ruling governing commanding dominating predominant reigning overriding paramount predominate preponderating regnant dominative
    1. adjective supreme in power
      Synonyms:
      significant overpowering

    ارجاع به لغت preponderant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «preponderant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preponderant

    لغات نزدیک preponderant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی