فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Controlling

American: kənˈtroʊlɪŋ British: kənˈtrəʊlɪŋ

گذشته‌ی ساده:

controlled

شکل سوم:

controlled

سوم‌شخص مفرد:

controls

صفت تفضیلی:

more controlling

صفت عالی:

most controlling

معنی

adjective

مهارکننده، لگام‌گر، کنترل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد controlling

  1. adjective ruling
    Synonyms:
    governing predominant regulating supervising

لغات هم‌خانواده controlling

ارجاع به لغت controlling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «controlling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/controlling

لغات نزدیک controlling

پیشنهاد بهبود معانی