امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Controlling

American: kənˈtroʊlɪŋ British: kənˈtrəʊlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    controlled
  • شکل سوم:

    controlled
  • سوم‌شخص مفرد:

    controls
  • صفت تفضیلی:

    more controlling
  • صفت عالی:

    most controlling

معنی

adjective
مهارکننده، لگام‌گر، کنترل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد controlling

  1. adjective ruling
    Synonyms: supervising, regulating, governing, predominant

لغات هم‌خانواده controlling

ارجاع به لغت controlling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «controlling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/controlling

لغات نزدیک controlling

پیشنهاد بهبود معانی