امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Controversial

ˌkɑːntrəˈvɜrːʃl ˌkɒntrəˈvɜːʃl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more controversial
  • صفت عالی:

    most controversial

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
مباحثه‌ای، جدلی، جدال‌آمیز، هم‌ستیز، هم‌ستیزگر، هم‌ستیزگرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a controversial play
- نمایش‌نامه‌ی بحث‌انگیز
- one of today's controversial issues
- یکی از موضوع‌های داغ روز (مورد بحث روز)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد controversial

  1. adjective at issue
    Synonyms: arguable, argumentative, contended, contentious, contestable, controvertible, debateable, disputable, disputatious, disputed, doubtable, doubtful, dubious, dubitable, in dispute, litigious, moot, open to discussion, open to question, polemical, questionable, suspect, uncertain, under discussion
    Antonyms: agreeable, incontrovertible, peaceful, uncontroversial, undisputed, undoubted, unquestionable

لغات هم‌خانواده controversial

ارجاع به لغت controversial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «controversial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/controversial

لغات نزدیک controversial

پیشنهاد بهبود معانی