غالب، مسلط، حکم فرما، نافذ، عمده، برجسته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The predominant genes determine the individual's characteristics.
ژنهای چیره خصوصیات فرد را تعیین میکند.
Soon, Japan became predominant in the Far East.
دیری نپایید که ژاپن در خاور دور سرآمد شد.
This school's students are predominantly Black.
بیشتر دانشآموزان این مدرسه سیاهپوست هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «predominant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/predominant