آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

    Ascendant

    əˈsendnt əˈsendnt

    توضیحات:

    ascendent نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار ascendant رایج است.

    معنی ascendant | جمله با ascendant

    noun

    تسلط، سلطه، برتری، نفوذ

    The ascendant of the soccer team has led them to win every game this season.

    برتری این تیم فوتبال باعث شده تا آن‌ها در هر بازی این فصل پیروز شوند.

    The ascendant of the new political party has been steadily rising in the polls.

    نفوذ این حزب سیاسی جدید به‌طور پیوسته در نظرسنجی‌ها در حال افزایش است.

    adjective

    مسلط، دارای سلطه، غالب، برتر، فائق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    the economically ascendant classes

    طبقاتی که از نظر اقتصادی تفوق (برتری) دارند

    his ascendant skills in programming

    مهارت‌های برتر او در برنامه‌نویسی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the ascendant culture

    فرهنگ غالب

    adjective

    گیاه‌شناسی بالارونده، بالاخزنده

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    The ascendant flowers bloomed towards the sky, creating a stunning display of color and beauty.

    گل‌های بالارونده به سمت آسمان شکفتند و نمایشی خیره‌کننده از رنگ و زیبایی را خلق کردند.

    adjective

    صعودی، بالارونده، بالارو، رو به صعود

    ascendant popularity

    محبوبیت صعودی

    the ascendent prices

    قیمت‌های صعودی

    noun

    (طالع‌بینی) فرارونده

    His fortune is in the ascendant.

    کارش بالاگرفته است./ طالع او شکوفاست./ بختش طالع است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ascendant

    1. adjective having preeminent significance
      Synonyms:
      dominant prevailing supreme ruling predominant dominating prepotent prepollent ascensive upgoing upsloping regnant scansorial
    1. noun a person from whom one is descended
      Synonyms:
      parent mother father ancestor predecessor forebear progenitor forefather foremother antecedent ascendent root uphillward upwith

    ارجاع به لغت ascendant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ascendant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ascendant

    لغات نزدیک ascendant

    • - ascendable
    • - ascendancy
    • - ascendant
    • - ascender
    • - ascendible
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.