شکل جمع:
dominantsصفت تفضیلی:
more dominantصفت عالی:
most dominantمسلط، غالب، برتر، چیره، برجسته
She played a dominant role in shaping the new policy.
او نقش برجستهای در شکلگیری سیاست جدید ایفا کرد.
The dominant culture often influences minority traditions.
فرهنگ غالب، اغلب بر سنتهای اقلیتها تأثیر میگذارد.
They had been oppressed by a more dominant race.
آنان توسط نژاد چیرهتری مورد ظلم و جور قرار گرفته بودند.
one of the dominant states in Brazil
یکی از ایالتهای برتر در کشور برزیل
... today you are great and dominant
... که امروز سالار و سرپنجهای
زیستشناسی غالب (ژن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Brown eyes are the result of a dominant gene in humans.
چشمان قهوهای نتیجهی ژنی غالب در انسانهاست.
If a dominant gene is present, it will mask the effect of the recessive gene.
اگر ژن غالب وجود داشته باشد، اثر ژن مغلوب را میپوشاند.
کالبدشناسی غالب، مسلط (بخشی از بدن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
Language skills are usually controlled by the dominant hemisphere of the brain.
مهارتهای زبانی معمولاً توسط نیمکرهی غالب مغز کنترل میشوند.
Most people have the right hand as their dominant hand.
بیشتر افراد دست راست را بهعنوان دست مسلط خود دارند.
the dominant eye
چشم غالب (قویتر)
the dominant hemisphere of the brain
نیمکرهی غالب (در مغز)
روانشناسی سلطهگر، مسلط، چیره
Despite his dominant character, he listens carefully to other opinions.
باوجود شخصیت سلطهگرش، او با دقت به نظرات دیگران گوش میدهد.
She has a dominant personality that naturally attracts respect.
او شخصیتی مسلط دارد که بهطور طبیعی احترام دیگران را جلب میکند.
موسیقی نمایان (آکورد)
Most traditional songs return from the dominant chord to the tonic chord.
بیشتر آهنگهای سنتی از آکورد نمایان به آکورد پایه بازمیگردند.
In the key of C major, the dominant note is G.
در گام دو ماژور، نت نمایان سل است.
موسیقی نت نمایان
Composers frequently highlight the dominant to build musical tension.
آهنگسازان اغلب نت نمایان را برجسته میکنند تا تنش موسیقایی ایجاد کنند.
The dominant is the fifth note above the tonic in a diatonic scale.
نمایان، پنجمین نت بالاتر از نت پایه در گام دیاتونیک است.
تپهی مسلط (بر اطراف)
(روانشناسی) شخصیت چیره (یا سلطهگر)
شکل جمع dominant در زبان انگلیسی dominants است.
صفت تفضیلی dominant در زبان انگلیسی more dominant است.
صفت عالی dominant در زبان انگلیسی most dominant است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dominant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dominant