مستبدانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a despotic king
سلطان مستبد
A despotic minister who consulted no one.
وزیر خودکامهای که با هیچکس مشورت نمیکرد.
The despotic rule of Zahak too collapsed.
حکومت ستمگرانهی ضحاک هم فرو ریخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «despotic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/despotic