امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Preeminent

priˈemənənt priˈemɪnənt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: pre-eminent

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ممتاز، شاخص، سرآمد، برجسته، افضل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Ferdowsi's preeminent position among Iranian poets
- جایگاه ممتاز فردوسی در میان شعرای ایران
- pre-eminent writers and painters
- نقاش‌ها و نویسندگان افضل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preeminent

  1. adjective most important; superior
    Synonyms:
    capital chief consummate distinguished dominant excellent foremost incomparable main major matchless number one outstanding paramount peerless predominant principal renowned stellar supreme surpassing towering transcendent ultimate unequalled unmatchable unrivalled unsurpassable unsurpassed
    Antonyms:
    inferior low unimportant unknown

ارجاع به لغت preeminent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preeminent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preeminent

لغات نزدیک preeminent

پیشنهاد بهبود معانی