با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Preemption

American: ˌpriːˈempʃn British: ˌpriːˈempʃn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: pre-emption

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
جلوگیری، پیشگیری، ممانعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- the government's preemption of terrorist attacks
- پیشگیری حکومت از حملات تروریستی
- the teacher's pre-emption of student misbehavior
- پیشگیری معلم از بدرفتاری دانش‌آموز
noun countable uncountable
حق شفعه، حق تقدم (به‌ویژه در خرید زمین و ملک و غیره)
- The wealthy businessman exercised his preemption and bought the prime property before anyone else could.
- تاجر ثروتمند از حق شفعه‌ی خود استفاده کرد و پیش از هر کس دیگری ملک درجه‌یک و مرغوب را خرید.
- The pre-emption clause in the contract allowed the buyer to purchase the property before anyone else.
- بند حق تقدم در خرید در قرارداد به خریدار اجازه داد پیش از هر کس دیگری ملک را خریداری کند.
noun countable uncountable
خرید شفعه‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preemption

  1. noun The right to purchase something in advance of others
    Synonyms: pre-emption
  2. noun The act of taking something for oneself
    Synonyms: pre-emption, appropriation, arrogation, assumption, seizure, usurpation

ارجاع به لغت preemption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preemption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preemption

لغات نزدیک preemption

پیشنهاد بهبود معانی