با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Preempt

priˈempt priːˈempt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    preempted
  • شکل سوم:

    preempted
  • سوم‌شخص مفرد:

    preempts
  • وجه وصفی حال:

    preempting

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: pre-empt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
جلوگیری کردن، پیشگیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The doctor recommended taking preventive measures to preempt the risk of developing heart disease.
- این پزشک توصیه کرد اقدامات پیشگیرانه برای پیشگیری از ابتلا به بیماری قلبی انجام شود.
- The teacher pre-empted any potential disruptions in the classroom.
- معلم از بروز هرگونه اختلال احتمالی در کلاس درس جلوگیری کرد.
verb - transitive
اشغال کردن، تصرف کردن، قبضه کردن، تصاحب کردن (برای احراز حق شفعه)
- The company preempted the market.
- این شرکت بازار را قبضه کرد.
- The wealthy investor pre-empted the best stocks on the market.
- این سرمایه‌گذار ثروتمند بهترین سهام در بازار را تصاحب کرد.
verb - transitive
پیش‌دستی کردن، زودتر اقدام کردن، پیشی جستن، دست پیش گرفتن
- They preempted us and bought the land.
- آن‌ها بر ما پیش‌دستی کردند و زمین‌ها را خریدند.
verb - transitive
جایگزین کردن (با چیزی که ارزش یا اولویت بیشتری دارد)
- The CEO decided to pre-empt the current business strategy with a more innovative approach.
- مدیرعامل تصمیم گرفت استراتژی تجاری فعلی را با رویکردی نوآورانه‌تر جایگزین کند.
- The government preempted the construction of a new highway to prioritize the renovation of the existing roads.
- حکومت ساخت یک بزرگراه جدید را جایگزین اولویت دادن به نوسازی جاده‌های موجود کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preempt

  1. verb take over in place of another
    Synonyms: accroach, acquire, annex, anticipate, appropriate, arrogate, assume, bump, commandeer, confiscate, expropriate, obtain, seize, sequester, take, usurp

ارجاع به لغت preempt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preempt

لغات نزدیک preempt

پیشنهاد بهبود معانی