آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Preempt

    priˈempt priːˈempt

    گذشته‌ی ساده:

    preempted

    شکل سوم:

    preempted

    سوم‌شخص مفرد:

    preempts

    وجه وصفی حال:

    preempting

    توضیحات:

    به این شکل نیز نوشته می‌شود: pre-empt

    معنی preempt | جمله با preempt

    verb - transitive

    جلوگیری کردن، پیشگیری کردن

    The doctor recommended taking preventive measures to preempt the risk of developing heart disease.

    این پزشک توصیه کرد اقدامات پیشگیرانه برای پیشگیری از ابتلا به بیماری قلبی انجام شود.

    The teacher pre-empted any potential disruptions in the classroom.

    معلم از بروز هرگونه اختلال احتمالی در کلاس درس جلوگیری کرد.

    verb - transitive

    اشغال کردن، تصرف کردن، قبضه کردن، تصاحب کردن (برای احراز حق شفعه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The company preempted the market.

    این شرکت بازار را قبضه کرد.

    The wealthy investor pre-empted the best stocks on the market.

    این سرمایه‌گذار ثروتمند بهترین سهام در بازار را تصاحب کرد.

    verb - transitive

    پیش‌دستی کردن، زودتر اقدام کردن، پیشی جستن، دست پیش گرفتن

    They preempted us and bought the land.

    آن‌ها بر ما پیش‌دستی کردند و زمین‌ها را خریدند.

    verb - transitive

    جایگزین کردن (با چیزی که ارزش یا اولویت بیشتری دارد)

    The CEO decided to pre-empt the current business strategy with a more innovative approach.

    مدیرعامل تصمیم گرفت استراتژی تجاری فعلی را با رویکردی نوآورانه‌تر جایگزین کند.

    The government preempted the construction of a new highway to prioritize the renovation of the existing roads.

    حکومت ساخت یک بزرگراه جدید را جایگزین اولویت دادن به نوسازی جاده‌های موجود کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد preempt

    1. verb take over in place of another
      Synonyms:
      take assume acquire seize appropriate usurp annex obtain anticipate arrogate commandeer confiscate expropriate sequester bump accroach

    سوال‌های رایج preempt

    گذشته‌ی ساده preempt چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده preempt در زبان انگلیسی preempted است.

    شکل سوم preempt چی میشه؟

    شکل سوم preempt در زبان انگلیسی preempted است.

    وجه وصفی حال preempt چی میشه؟

    وجه وصفی حال preempt در زبان انگلیسی preempting است.

    سوم‌شخص مفرد preempt چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد preempt در زبان انگلیسی preempts است.

    ارجاع به لغت preempt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «preempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preempt

    لغات نزدیک preempt

    • - preeminence
    • - preeminent
    • - preempt
    • - preemption
    • - preemptive
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.