فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Preemptive

ˌpriːˈemptɪv ˌpriːˈemptɪv
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: pre-emptive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    بازدارنده، پیشگیرانه، پیش‌دستانه
    • - a preemptive attack
    • - حمله‌ی پیش‌دستانه
    • - pre-emptive action
    • - اقدام بازدارنده
  • adjective
    شفعه‌ای
    • - preemptive right
    • - حق تقدم (در خرید)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد preemptive

  1. adjective Designed or having the power to deter or prevent an anticipated situation or occurrence
    Synonyms: pre-emptive

ارجاع به لغت preemptive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preemptive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preemptive

لغات نزدیک preemptive

پیشنهاد بهبود معانی