فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Arrogate

ˈærəɡeɪt ˈærəɡeɪt

گذشته‌ی ساده:

arrogated

شکل سوم:

arrogated

سوم‌شخص مفرد:

arrogates

وجه وصفی حال:

arrogating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

ادعای بیجا کردن، غصب کردن، به‌خود بستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

They arrogated the rewards to themselves.

آن‌ها پاداشها را برای خود برداشتند.

He arrogated personal motives to his rival.

او رقیب خود را منتسب (متهم) به داشتن اغراض شخصی کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Don't arrogate rights that do not belong to you!

حقوقی را که به تو تعلق ندارد، به خود مبند (ادعا مکن)!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arrogate

  1. verb claim without justification
    Synonyms:
    take seize assume appropriate demand presume usurp confiscate expropriate preempt commandeer accroach
    Antonyms:
    give hand over appropriate

ارجاع به لغت arrogate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arrogate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrogate

لغات نزدیک arrogate

پیشنهاد بهبود معانی