year, twelvemonth, yearlong, annum, an-, anno-
چند سال است که فروش نوشابههای الکلی غیرقانونی شده است.
The sale of alcoholic drinks has been illegalized for some years.
هفت سال شاگردی یک استاد بنا را کرد.
He was bound over to a master mason for seven years.
anniversary, death anniversary, memorial day
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سال درگذشت او را با ادای احترام دوستانهای به یاد آوردیم.
We remembered the anniversary of his passing with a quiet tribute.
با نزدیک شدن به سال بهترین دوستش، قلبش سنگین شد.
Her heart felt heavy as she approached the death anniversary of her best friend.
age, (being) old
سنوسال او به موضوع گفتوگو در مهمانی تبدیل شد.
His age became a topic of conversation at the party.
سنوسال میتواند عقل و دیدگاه را به ارمغان بیاورد.
Being old can bring wisdom and perspective.
کلمهی «سال» در زبان انگلیسی به year ترجمه میشود.
سال، یکی از بنیادیترین واحدهای زمان در زندگی بشر است که بر اساس گردش کامل زمین به دور خورشید محاسبه میشود و حدود ۳۶۵ روز طول میکشد. این چرخه طبیعی نهتنها پایهی تقویمهای میلادی، شمسی، قمری و سایر تقویمهای جهان را شکل داده، بلکه زندگی اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی و حتی احساسی ما را سازمان میدهد. بسیاری از اتفاقات مهم زندگی، مانند تولد، سالگرد، برنامهریزیهای تحصیلی یا کاری، همه در قالب سالانه معنا پیدا میکنند.
در فرهنگهای مختلف، آغاز سال نو نماد شروعی دوباره، پاکسازی ذهن و نیتهای تازه است. در ایران، نوروز با آمدن بهار و شروع سال شمسی همراه است؛ جشنی که ریشه در طبیعت و تجدید حیات دارد. در بسیاری از کشورها نیز جشن سال نو با آتشبازی، آرزو کردن و بازنگری در اهداف سال قبل برگزار میشود. این انتقال از یک سال به سال دیگر، همواره فرصتی است برای تأمل در گذشته، تجدید امید و آغاز مسیرهای تازه.
مفهوم سال فقط محدود به تقویم نیست. ما از "سال" برای اندازهگیری تجربه، سن، دوام یک رابطه، یا طول عمر یک پدیده استفاده میکنیم. مثلاً وقتی میگوییم "سال سختی بود" یا "در این چند سال خیلی چیزها یاد گرفتم"، در واقع از سال بهعنوان ظرفی برای رویدادهای انسانی استفاده میکنیم. این ظرف زمانی میتواند پر از غم یا لبریز از شادی، چالش یا موفقیت باشد. با گذر سالها، انسان میبالد، روابط عمیقتر میشوند، و تاریخ شخصی و جمعی شکل میگیرد.
سال همچنین در شعر، ادبیات و گفتار عامیانه حضوری نمادین دارد. گاه نشانهی گذر عمر است: «سالها دل طلب جام جم از ما میکرد»، گاه نشانگر پایداری: «سالهاست که در این خانه سکونت داریم».
سال نه فقط معیاری برای زمان، بلکه بخشی از زبان احساس، خاطره، و هویت ماست. هر سال، داستانی نو در زندگی ما مینویسد؛ گاهی تلخ، گاهی شیرین، اما همیشه پرمعنا.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سال