آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Hawkish

ˈhɑːkɪʃ ˈhɔːkɪʃ

معنی hawkish | جمله با hawkish

adjective

جنگ‌طلب، تندرو

Critics argue that hawkish policies increase global instability.

منتقدان استدلال می‌کنند که سیاست‌های جنگ‌طلب باعث افزایش بی‌ثباتی جهانی می‌شود.

The hawkish faction within the government gained more influence.

جناح تندروی دولت نفوذ بیشتری به دست آورد.

adjective

شاهینی، شاهین‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His hawkish nose gave him a distinguished profile.

بینی شاهینی‌اش به او ظاهری متمایز بخشیده بود.

She had a sharp, hawkish face that made her look stern.

او چهره‌ای تیز و شاهین‌مانند داشت که ظاهرش را جدی نشان می‌داد.

adjective

موشکافانه، دقیق، ریزبین، تیزبینانه

Investors are watching the market with hawkish focus.

سرمایه‌گذاران، بازار را با تمرکزی موشکافانه زیر نظر دارند.

The teacher’s hawkish gaze made the students nervous.

نگاه تیزبین معلم، دانش‌آموزان را مضطرب کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hawkish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hawkish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hawkish

لغات نزدیک hawkish

پیشنهاد بهبود معانی