با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Medical

ˈmedɪkl ˈmedɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    medicals

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
پزشکی مربوط به پزشکی، مربوط به طب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Medical tests showed that he was sterile.
- آزمایش‌های پزشکی نشان داد که او عقیم است.
- medical attention
- مراقبت پزشکی
- the medical profession
- حرفه‌ی پزشکی
- medical school
- دانشکده‌ی طب
noun countable
انگلیسی بریتانیایی پزشکی معاینه
- She had to undergo a medical before starting her new job.
- او باید قبل از شروع کار جدید معاینه می‌شد.
- The athlete had to provide a medical to compete in the tournament.
- این ورزشکار برای شرکت در این مسابقات باید معاینه‌ی پزشکی ارائه می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد medical

  1. adjective Requiring or amenable to treatment by medicine especially as opposed to surgery
    Synonyms: curative, healing, aesculapian, corrective, medicinal, therapeutic, restorative, prophylactic, preventive, alleviating, medicating, pharmaceutical, salutary, sedative, narcotic, tonic, disinfectant, pathological, cathartic, health-bringing, peptic, corroborant, lenitive, iatric, demulcent, balsamic, iatrical, depuritory, emollient, medicative, therapeutical
    Antonyms: destructive, disease-giving, surgical, harmful
  2. noun A thorough physical examination; includes a variety of tests depending on the age and sex and health of the person
    Synonyms: iatrology, medicament, medicant, medication, checkup, pharmaceutical, pharmaceutics, simple, medical checkup, specific, therapeusis, therapeutic, medical examination, therapeutics, therapy, treatment, medical exam, health check

لغات هم‌خانواده medical

ارجاع به لغت medical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «medical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medical

لغات نزدیک medical

پیشنهاد بهبود معانی