با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Curative

ˈkjʊrət̬ɪv ˈkjʊərətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
دارای خاصیت درمانی، علاج‌بخش، شفا‌بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- curative and preventive methods in medicine
- روش‌های درمانی و روش‌های پیشگیری در پزشکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curative

  1. adjective healing, health-giving
    Synonyms: alleviative, beneficial, corrective, curing, healthful, helpful, invigorating, medicable, medicative, medicinal, pick-me-up, remedial, remedying, restorative, salutary, sanative, shot in the arm, therapeutic, tonic, vulnerary, what the doctor ordered, wholesome
    Antonyms: harmful, hurting, injurious, painful

لغات هم‌خانواده curative

ارجاع به لغت curative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curative

لغات نزدیک curative

پیشنهاد بهبود معانی