با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Medicinally

    məˈdɪsɪnli məˈdɪsɪnli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    پزشکی از نظر دارویی، به‌صورت دارویی، به‌گونه‌ای که مربوط به پزشکی باشد یا برای درمان بیماری‌ها استفاده شود
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Medicinally, ginger helps settle the stomach and may be used to treat motion sickness.
    - از نظر دارویی، زنجبیل به آرام شدن معده کمک می‌کند و ممکن است به‌منظور درمان سفرگرفتگی [تهوع یا سرگیجه‌ی ناشی از حرکت وسایل نقلیه] استفاده شود.
    - This herb has been used medicinally for centuries.
    - سده‌هاست که این گیاه که به‌صورت دارویی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده medicinally

    ارجاع به لغت medicinally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «medicinally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medicinally

    لغات نزدیک medicinally

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی