امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Medic

ˈmedɪk ˈmedɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پزشکی دوایی، شفابخش، دارویی، طبیب، پزشک، پزشکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد medic

  1. noun A medical practitioner in the armed forces
    Synonyms: doctor, physician, practitioner, surgeon, doc, medick, medical officer, intern, corpsman, trefoil

لغات هم‌خانواده medic

ارجاع به لغت medic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «medic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medic

لغات نزدیک medic

پیشنهاد بهبود معانی